سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 126442 | بازدیدهای امروز: 44| بازدیدهای دیروز: 1
درباره خودم

حبیکه : دو هفته نامه دانشجویی علم آموزان حدیث
مدیر وبلاگ : دانشجویان دانشکده علوم حدیث[81]
نویسندگان وبلاگ :
محمد حسین ورشادی[2]
محو (@)[22]

سیدحمیدهاشمیان (@)[10]

عرفان حائری (@)[10]

عبد عاصی (@)[10]

ملتمس دعا (@)[10]

ایران (@)[6]

آشنا (@)[10]

محمدجوادشاهرودی (@)[12]

خانم منتظری (@)[10]

داود صفیری (@)[6]

یاس کبود (@)[10]

آقای فتحی (@)[2]


لوگوی وبلاگ
مطالب قبلی
مطالب قبلی
لینک های دوستان
اشتراک
 
موسیقی وبلاگ
یاهو

 

میلاد امام حسن عسگری بر قائم آل محمد و شیعیانش مبارک

حیات امام:

در سال‌ 232 هجری‌ قمری‌ در شهر مدینه‌ ازخانواده‌ اهل‌ بیت‌ (ع‌) و نسل‌ پیامبر اسلام‌ (ص‌)فرزندی‌ متولد شد که‌ او را حسن‌ (ع‌) نامیدند.پدرش‌ امام‌ علی‌ نقی‌ ملقب‌ به‌ هادی‌ (ع‌) ودهمین‌ امام‌ شیعیان‌ هنگام‌ ولادت‌ فرزندش‌ 16الی‌ 17 سال‌ داشت‌ و مادرش‌ «سلیل‌» از زنان‌پاکدامن‌ و پارسا بود که‌ او را «جده‌» نیزمی‌نامیدند.

مدینه‌ شهر جد اعلای‌ سادات‌ یعنی‌حضرت‌ پیامبر اسلام‌ (ص‌) است‌ و به‌ همین‌ جهت‌تمام‌ خاندان‌ اهل‌ بیت‌ (ع‌) دلبستگی‌ فراوانی‌ به‌آن‌ شهر و محله‌ بنی‌هاشم‌ داشتند اما ظلم‌ حاکمان‌ستمگر اموی‌ و عباسی‌ آنان‌ را به‌ شهرهای‌ دیگری‌می‌کشاند به‌ همین‌ جهت‌ متوکل‌ عباسی‌ امام‌هادی‌ را واداشت‌ تا در سن‌ قریب‌ به‌ بیست‌ و دوسالگی‌ همراه‌ با پسر پنج‌ ساله‌اش‌ به‌ سامرا در محله‌عسگر اقامت‌ گزیند تا بهتر تحت‌ کنترل‌ و سیطره‌حکومت‌ فاسد عباسی‌ باشد بنابراین‌ امام‌ هادی‌(ع‌) همراه‌ با پسرش‌ حسن‌ (ع‌) در سال‌ 235هجری‌ قمری‌ از مدینه‌ خارج‌ و به‌ سوی‌ عراق‌ به‌قصد شهر سامرا حرکت‌ کرد.
    
امام‌ حسن‌ (ع‌) با این‌ سفر به‌ عراق‌ و اقامت‌ درمحله‌ عسگر که‌ منطقه‌ای‌ نظامی‌ اطراف‌ بغداد،پایتخت‌ عباسیان‌ بود به‌ امام‌ حسن‌ عسگری‌ (ع‌)معروف‌ شد.

امام‌ حسن‌ عسگری‌ (ع‌) چهار برادر ویک‌ خواهر داشت‌ که‌ یکی‌ از برادران‌ او را«جعفر» می‌نامیدند و چون‌ به‌ دروغ‌ ادعای‌امامت‌ می‌کرد معروف‌ به‌ جعفر کذاب‌ شد. امام‌حسن‌ عسگری‌ به‌ دستور معتمد عباسی‌ در 8ربیع‌الاول‌ سال‌ 260 هجری‌ قمری‌ در شهرسامرا عراق‌ به‌ شهادت‌ رسید و مدفن‌ مطهرشان‌ درهمان‌ شهر است‌.

 

موضع علمی امام:

مواضع علمی او (ع) در پاسخهای قاطع و استوار در مورد شبهه ها و افکار کفر آمیز و بیان کردن حق، باورشان مناظره و گفتگوهای موضوعی و مناقشه ها و بحثهای علمی، و همزمان با آن فعالیتها،‌ کوششهای دیگر از قبیل صادرکردن بیانیه های علمی و ... (بوده است)....

«کندی» فیلسوف عراقی در زمان امام (ع) پیرامون متناقضات قرآن،‌کتابی تدوین کرد بوسیله بعضی از منسوبان به حوزه علمی او، ‌با او تماس گرفت و کوشش او را با شکست روبرو کرد وکندی را قانع فرمود که در اشتباه بوده است. کندی توبه کرد اوراق خود را سوزانید.

 

موضع نظارت امام:

موضع امام (ع) در این زمینه، نظارت بر پایگاههای مردی خود و پشتیبانی از آن پایگاهها و بالابردن درجه آگاهی آنها و مجهز کردن آن با همه اسلوبها و روشهای پایداری و بالابردن به سطح پشتازان متعهد بود. امام غالباً آنان را هشدار می داد تا در دام عباسیان نیفتد ودر مصائب روزگار از نظر اقتصادی و اجتماعی به علت بدبختیها و رفتار بیرحمانه حکام که با آن روبرو می شدند، به آنان کمک می رسانید.....

برای امام از مناطق گوناگون اسلامی که پایگاههای توده ای او آنجا بود، بوسیله نمایندگان او که در آن مناطق پراکنده بودند اموال بسیار می بردند و امام با دقت بسیار و با روشهای گوناگون می کوشیدند تا آن امر را کاملاً از چشم دولتیان بپوشاند و به نحوی پنهانی عمل کند....

دولت عباسیان در برابر یاران امام (ع) و در پایگاههایی که پشتیبان او بودند، قاطعانه و بیرحمانه ایستادگی می کرد و برای از میان برداشتن خط مشی و برنامه امام و پراکندن و اداره کردن یاران او کوششهای فراوان بعمل آورد....

موضع امام درمقابل آن کوششها، پندگویی بود که به یاران دلداری می داد و می فرمود: «تهیدست و با ما بودن، بهتر که توانگر بودن و با غیر ما بودن. کشته شدن با ما، بهتر که زنده بودن با دشمن! ما برای هر کس که به ما پناه آورد،‌ پناهگاهیم و برای آن کس که بخواهد به وسیله ما ببیند، نوریم، و آن کس را که به ما پناه آورده، عصمیتم و هر کس که ما را دوست بدارد بحقیقت در بزرگی و مقام با ما است و هر کس که از ما منحرف گردد، جای او در آتش است»

 

موضع آماده کردن عصر غیبت:

امام حسن عسکری (ع) به وضوح می دید که اراده الهی برای ایجاد دولت الله بر روی زمین و در برگرفتن همه جهان انسانیت و گرفتن دست مستضعفان در زمین، بر این تعلق گرفته است که فرزندش غیبت کند تا خوف آنان به امنیت خاطر تبدیل گردد و خدای را عبادت کنند و هیچ چیز را شریک او نگیرند.

فعالیت امام حسن عسکری (ع) و برنامه ریزی او در تحقق بخشیدن هدف مزبور به دو کار مقدماتی نیاز داشت:

1-  مخفی کردن مهدی (عج) از چشم مردم و نشان دادن وی فقط به بعضی از خواص.

2-  آنکه به هر ترتیب، فکر غیبت را در اذهان و افکار رسوخ دهد و به مردم بفهماند که این مسئولیت  اسلامی را باید درک کنند و مردم را به این اندیشه و فروعات آن عادت دهند....

بیانیه امام حسن عسکری (ع) سه شکل داشت:

الف) بیانیه های عمومی درباره صفات مهدی (ع) از قبیل: «وقتی قیام کند، در میان مردم با علم خود داوری خواهد کرد مانند داوری داود که از بینه و دلیل پرسشی نمی کرد».

ب‌) توجیه سیاسی در مورد اوضاع موجود، و مقرون کردن آن به وجود مهدی (عج) و ضرورت ایجاد دگرگونیها از سوی او و از این قبیل است: «وقتی قائم خروج کند به ویران کردن منابر و جایگاههای خصوصی در مساجد فرمان خواهد داد این جایگاهها به منظور امنیت و محافظت خلیفه از تعدی، و برای افزودن هیبت او در دل دیگران بنا شده است.»

ج‌) اعلامیه های کلی برای پایگاهها و اصحابش که در آن، اندیشه غیبت برای آنان و ضرورت آمادگی و عمل به آن از ناحیه روانی و اجتماعی توضیح داده شده بود، تا غیبت امام (ع) و جدایی او را از آنان بپذیرند. امام به ابن بابویه نامه ای نوشت و در آن فرمود: «بر تو باد بردباری و انتظار گشایش، پیامبر اکرم (ص) فرمود: برترین عمل امت من انتظار کشیدن گشایش است و شیعه ما پیوسته در اندوه است تا فرزندم ظهورکند........»

3-  راه دیگری که امام برای آمادگی غیبت دراذهان مردم انجام داد پنهان نمودن خود و برقراری رابطه با دوستان و طرفداران ازطریق مکاتبه و مراسله بوده است. همچنین نظام و روش وکالتی که امام حسن عسکری (ع) با پایگاههای مردمی خود برگزید، روشی دیگر از روشهای بود که برای فهماندن مسئله غیبت آماده شده بود.

سردبیر این بخش محمد جواد شاهرودی




نویسنده: محمدجوادشاهرودی(جمعه 85/2/15 :: ساعت 11:48 عصر)

<      1   2   3   4   5   >>   >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ