هو الجمیل
از دیر باز، هنر جلوه حیات هر مکتب بوده و حکایت از آمیختگى آن با مردم زمان خود داشته است و براى شناخت آغاز و فرجام یک آیین به بررسى پیروان آن از منظر زمان پرداخته و فراز و نشیب این باور را از لابلاى سخنان و حماسه ها مىتوان یافت.
در این میان عواطف شور آفرین ادبی باورها را به تصویر مىکشند و عمق آن را در نهاد انسانها ترسیم مىکنند.
از این روست که مىتوان که ژرفاى انتظار و پهنه ى عشق به مهدى آل محمد علیهم السلام را در سروده هاىعاشقان به خوبى نظاره کرد.
این هفته ::: غزلسرای نامی """"" سعدی """"" علیه الرحمه
سعدی از شعرای قرن هفتم بوده است که سخنان اخلاقی و برآمده از ضمیر گویای حقیقت وی در طول سالها همواره زبانزد خاص و عام بوده است .وی که از تبار ایران بود ، همچون سایر دلسوختگان مولای عاشقان از غم فراق و هجران یار سخنها گفته و غزلها سروده است . چون سری مطالب ادبی هر هفته شبهای آدینه به نگارش در می آید ، مناسب است با ذکر سلام و صلوات بر " صاحب العصر و الزمان " این بخش از هفته نامه مزین گردد .
"""""اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم """""
این نیز غزل هائى از چشمه جوشان عشق:
هرشب ا ندیشه دیگر کنم و راى دگر
که من ازدست تو فردا بروم جاى دگر
بامدادان که برون مى نهم ازمنزل پاى
حسن عهدم نگذارد که نهم پاى دگر
هر کسى را سرچیزى وتمناى کسىاست
ما به غیراز تو نداریم تمناى دگر
وامقى بود که دیوانه عذرایى بود
منم امروز و تویى وامق و عذراى دگر
بامدادان به تماشاى چمن بیرون آى
تا فراق از تو نماند به تماشاى دگر
هر صباحم غمى از دور زمان پیش آید
گویم این نیز نهم بر سرغمهاى دگر
سردبیر این بخش_ ملتمس دعا