تقدیم به منتظران ظهورش ::::::::::::
چشم انتظار گل نرگس
خواب دیدم تو یه گلستان پراز گلهای نرگس ، با عطر خوش و مست کننده گلها به دنبال غنچه ای بودم که با همه گلها فرق داشت ، گل من هم خوشرنگتربود و هم زیباتر و هم معطر تر از همه گلهای نرگس، اما زیر نقاب غیبت بود و من محروم از دیدنش.
با خودم می گفتم : تو آن گلی که زپاکی طراوتی داری که گل به پیش تواز رنگ وآب می افتد
اینقدربا زمزمه " یا اباصالح " تو اون گلستان به دنبال گل یگانه ام گشتم که دیگه خسته شدم و از غم جانکاه فراق وهجران گریه ام گرفت . آخه عطر گلم را حس می کردم . اما دریغ از دیدنش .انگار فهمیده بودم چشمهارا باید شست ، جور دیگر باید دید . از خواب بیدار شدم . به یاد گل همیشه بهارم این ابیات رو از گلستان که تعبیر خواب من هم بود ، به شما همراهان صمیمی هدیه می کنم . .
کى رفته اى ز دل که تمنا کنم تورا کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را
غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور پنهان نگشته ای که هویداکنم تورا
با صدهزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
و اما....
وجود نازنین مولا اباصالح ( عج ) چه زیبا محرومیّت زمان مستورى را به تصویر مى کشد که مؤمنان چون تشنگانى که از جرعه اى آب گوارا منع مى شوند در پنجه حرمان بسر خواهند برد ،
آن آبى که براى همگان است و ضروریترین مادّه حیات ، و به راستى امام زمان ارواحنافداه چنین است و دوران غیبت نیز چنان
پس چه خواهد کرد پروانه در غیبت شمع و چه سازد آن پر سوخته در فراق شعله عشق ، و چگونه صحبتِ گل را به فراموشى سپارد و بلبل چگونه شور سر دهد و آن گمشده تاریک سراى غیبت ; راه از که جوید و در کدامین منزل آرام گیرد. آنانکه در محضر نور نشسته اند حال و هواى تاریکى را مى دانند و آنها که لذّت حضور را چشیده اند طعم تلخ هجران را درک مى کنند .
پس خوشا بحال آنانکه آاگاهند که خود غایبند و می دانند یارحاضراست .آری گمشده مائیم و او پیدای پنهان است . از سویدای دل ، و با زمزم اشک چشم ، دست به آستان حضرت دوست برمیداریم """"" اللهم عَجِّل لِوَلِکَ الفَرَج """"""""
همراهان صمیمی ! زین پس بخش فرهنگی و ادبی و هنری هفته نامه "" حبیکه "" منتظر دریافت نظرات و پیشنهادات ارزنده شما خوبان و نیز ارائه دست نوشته های زیبای شماست . دوستانی که تمایل به همکاری دارند؛ متون ادبی خود را جهت درج در در بخش ادب و هنر به آدرس زیر ارسال فرمائید ..
با تشکر - سردبیر بخش فرهنگی و ادبی و هنری _مکی آبادی